من همیشه عادت دارم اسمهای عجیب و غریب روی خانوادهام بگذارم. پریشب به همسرم گفتم مراد و به پسرم گفتم مَلِک! تا این را گفتم خانم پرید و گفت: عه ملک اسم پدر بزرگمه!
گفتم: خدا بیامرزتش، حتما دلیلی داشته که اسمش اومده، بزار یک فاتحه براش بخونیم. فاتحه رو خوندیم و گذشت تا امروز که خانمم پیام داد: یکی از بستگان گفته دنبال نماز و روزۀ استیجاریه، دنبال قیمتش بگرد که چقدره.
قیمت را پیدا کردیم و گفتم برای زندهها که نمیشود نماز و روزۀ استیجاری خواند. بعد کاشف به عمل آمد که این نماز و روزۀ استیجاری برای مرحوم ملک است.
خدا برای ما تقوا نداشتهها هم مِن حیثُ لا یَحتَسِب روزیاش را میرساند، فکر کن با تقواهایش چه حال و هوایی دارند.
استادِ عشق یک هفته پیش میگفت یکی از علما همیشه وقتی در کاری گیر میکرد هزینهای را نذر امواتی میکرد که ورثه ندارند و بی کَساند. خیلی سریع کارش راه میافتاد و حاجتش را میگرفت.
تا خدا هست، هیچ کسی بی کَس نیست.
درباره این سایت